ساعت يازده بامداد ۱۱ ماه يازدهم ميلادي (نوامبر) سال ۱۹۱۸ با امضاي قرارداد آتش بس و اعتراف به شكست از سوي آلمان، جنگ جهاني اول كه بيش از پنج ميليون و پانصد هزار نظامي و شش ميليون غير نظامي كشته داشت پايان يافت و آتش تفنگها خاموش شد. ولي همه گيري آنفلوآنزاي متعاقب آن كه سربازان بازگشتي از جبهه ها ويروس آن را باخود به شهرهايشان برده بودند بيش از ۲۰ ميليون انسان را از ميان برد. قرارداد آتش بس در يك واگن راه آهن در «كوم پي ان» واقع در شمال فرانسه امضا شد. در فوريه سال ۸۸۸ در همين محل پادشاه فرانكها تاجگذاري كرده بود و در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۰ هيتلر در همين محل دولت فرانسه را مجبور به امضاي قرارداد تسليم كرد تا عمل امضاي قرارداد 11 نوامبر ۱۹۱۸ جبران شود.
دليل كم بودن تلفات جنگ جهاني اول نسبت به جنگ جهاني دوم، پيشرفته نبودن جنگ افزارها و ضعف قدرت تخريبي آنها بود. جنگ جهاني اول را مورخان «جنگ اروپاييان»، «جنگ بزرگ» و … عنوان داده اند. اين جنگ نقشه جغرافيايي خاورميانه و اروپاي مركزي و جنوبي را تغيير و به عمر دو امپراتوري قديمي اتريش و عثماني پايان داد (که به صورت جمهوري ترکيه و جمهوري اتريش درآمدند) و امپراتوري روسيه را به صورت كشور شوراها در آورد با نظام مارکسیستی. انگلیسی ها که از چند دهه پیش از جنگ جهانی اول نقشه تصرف جزیرة العرب را در سر داشتند و در طول جنگ در بین النهرین (عراق امروز) با عثمانی وارد جنگ شده بودند به هدف خود رسیدند؛ لبنان و سوریه را به فرانسه و قسمت های دیگر جهان عرب را خود تصاحب کردند و در این ناحیه به ایجاد چند کشور تازه دست زدند ازجمله عراق (مرکب از گروههای نژادی و مذهبی گوناگون)، اردن، کویت و امارات دیگر و کمک کردند تا کشور سعودی به وجود آید و فکر ایجاد اسرائیل را در سرزمین فلسطین تایید کردند و …. خطوط مرزی که انگلیسی ها در این منطقه ترسیم کرده اند همانند خطوط مرز غربی و جنوب غربی هندوستان وقت (امروزه؛ پاکستان) با افغانستان و ایران که قبلا تعیین کرده بودند مسئله سازند.
انگلستان و فرانسه با اين كه موفق به خلاص شدن از دست قدرت در حال طلوع آلمان شده بودند و سرزمين هاي بيشتري را بر قلمروهاي شان اضافه كرده بودند مجبور به تغيير سياست خود ـ ولو ظاهری ـ شدند، زيرا كه جهان شرايط تازه اي پيدا كرده بود و قدرتمداران در عين حال با طلوع يك نظام ايدئولوژيك (روسيه) هم در صحنه جهان رو به رو شده بودند كه قبلا سابقه نداشت. به علاوه، در آمريكا نيروهايي پا به عرصه گذارده بودند كه نمي خواستند اين كشور به انزواي طولاني خود ادامه دهد. جنگ جهاني اول تجربه قدرت براي آمريكا بود كه وارد صحنه سياسي جهان شود.
احساس انتقامجویی فاتحان جنگ جهانی اول در جریان مذاکرات ترک مخاصمه باعث تحمیلات سنگین تحقیر آمیز به ملّت آلمان شد و همین تحمیلات هیتلر را بر سر کار آورد که نتیجه اش جنگ جهانی دوم بود. این فاتحان نه تنها نقطه پایان بر عمر امپراتوری عثمانی گذاردند بلکه تلاش کردند که در آناتولی هم چند کشور کوچک ایجاد شود که تلاش مسلحانه ناسیونالیست های ترک به رهبری مصطفی کمال پاشا (آتاتورک) مانع از تحقق آن نقشه شد و جمهوری ترکیه به وجود آمد و یکپارچکی آناتولی به اضافه مناطق اروپایی مجاور استانبول محفوظ ماند.
دو قدرت اروپايي بازمانده از جنگ جهاني اول پس از سر برآوردن از زير خرابه هاي آن خود را در اروپا با ايتالياي تازه اي رو به رو مي ديدند كه از شر اتريش خلاص شده بود و سهم خواهي مي كرد و شرايط خاور دور با جمهوري شدن چين و قدرت گرفتن ژاپن تغيير يافته بود و در بسياري از نقاط جهان احساسات ناسيوناليستي كه طبيعت ضد سلطه دارد در حال بيدار شدن بود.
از ميان تلفات نظاميان، سهم آلمان يك ميليون و هفتصد هزار، فرانسه يك ميليون وسيصد هزار و انگلستان ۹۰۰هزاربود.
جنگ جهاني اول محصول رقابتهاي استعماري قدرتهاي اروپايي بود و تحقير ژرمن ها پس از اين جنگ موجب پیدایش ملي گرايي افراطي در ميان آنان شد كه نتيجه اش جنگ جهاني دوم بود. كما اين كه توطئه هاي منجر به فروپاشي شوروي به احياء ناسيوناليسم روس منجر شده، تجاوز وحشتناك ژاپني ها به چين ابرقدرت سوسيال ناسيوناليستي چين و تصاحب، استثمار و … هندوستان قدرت هند را به وجود آورده است.
از نتايج جنگ جهاني اول، يكي هم افزايش حضور زنان در ادارات و كارگاهها بود كه پديده تازه اي شد. به سبب اعزام مردها به جبهه هاي جنگ، راه براي ورود زنان به مشاغل مردانه باز شد كه پس از آن به صوت يک امر عادي آمد. عراق، اردن و لبنان از ساخت هاي بعد از جنگ جهاني اول و از نتايج آن بوده اند.
خونين ترين صحنه هاي جنگ حهاني اول، نبرد «وردن» بود كه ضمن آن يك ميليون تن كشته شدند.
منبع: bartarinha.ir
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر